سنگآهن مهمترین ماده اولیه مصرفی در تولید استیل می باشد. بیش از ۹۸ درصد سنگآهن استخراجی در تولید استیل مصرف می شود، بنابراین هرگونه تغییر در مصارف صنایع خودروسازی، ساخت و ساز و . . . که صنایع اصلی مصرفکننده استیل به شمار میروند، تغییر در تقاضای سنگآهن را به دنبال دارد. پس از شیوع کرونا بسیاری از کامودیتیها در بازارهای جهانی با افت قیمت مواجه شدند اما سنگآهن جزو معدود محصولاتی بود که ثبات و حتی افزایش قیمت را تجربه کرد. در ایران اما به دلیل نیازهای داخلی به این شرکتها قیمتهای جهانی چندان اثرگذار نیست و سهم صادرات در این شرکتها اندک است. بررسی روندهای شرکتهای سنگآهنی در ایران نشان میدهد تقاضا برای محصول همچنان صعودی است و رابطهای منطقی میان رشد قیمت سهام این شرکتها و وضعیت بنیادی آنها وجود دارد.
شیوع کرونا در برزیل که دومین تولیدکننده بزرگ سنگآهن در جهان است و قرار گرفتن این کشور در جایگاه دوم مبتلایان کرونا، موجب شد عرضه سنگآهن کاهش و قیمت آن افزایش یابد. از سوی دیگر چین که بزرگترین تولیدکننده استیل و مصرفکننده سنگآهن در جهان است توانست در مدت کوتاهی کرونا را مهار کند. پس از مهار کرونا و تعریف بستههای محرک اقتصادی در چین و بازگشت استیل سازان چینی، تقاضا برای سنگآهن افزایش یافت. افزایش تقاضا در زمانی که عرضه کاهش پیدا کرده بود موجب شد قیمت سنگآهن افزایش یابد. نکته قابل توجه آن است که تولید استیل در چین حتی از تولید پیش از دوران کرونا فراتر رفته است. تولید استیل این کشور در ماه ژوئن 58/ 91 میلیون تن بوده که نسبت به مدت مشابه سال گذشته رشد 5/ 4 درصدی داشته است. رشد تولید استیل در چین رشد واردات سنگآهن را در پی داشته است. بنابر آمار منتشر شده واردات سنگآهن چین در ماه ژوئن بالغ بر 68/ 101 میلیون تن بوده که از اکتبر 2017 تاکنون بالاترین میزان بوده است. چین در حالی رشد تولید استیل را در ماههای اخیر تجربه میکند که تولید استیل در جهان با افت همراه بوده است.
با توجه به موارد اشاره شده، میتوان گفت روند آتی قیمت جهانی سنگآهن تا حدود زیادی به وضعیت دو کشور برزیل و چین گره خورده است. در رابطه با چشمانداز تقاضای چین باید گفت، در فصل تابستان انتظار می رود اندکی از شتاب رشد واردات سنگآهن این کشور کاسته و به این ترتیب بخش تقاضای جهانی این محصول متاثر شود.
درخصوص شرکتهای سنگآهنی پذیرفته شده در بازار سرمایه، باید گفت آنچه که بر وضعیت سودآوری این شرکتهای تاثیرگذار است، قیمتهای داخلی است تا قیمت های جهانی و صادراتی. در واقع نیاز بیش از پیش استیل سازان داخلی به سنگآهن و فرآوردههای آن و توسعه نامتوازن زنجیره فولاد در کشور که بحران تامین مواد اولیه و حتی سهمیه بندی آن را در پی داشته موجب شده عمده فروش شرکتهای سنگآهنی به سبب اولویت تامین نیاز داخل، بر فروش داخلی متمرکز باشد و صادرات وزن اندکی در سبد فروش شرکتها داشته باشد.
مبنای نرخگذاری داخلی محصولات سنگآهنی، شمش فولاد خوزستان است، به این ترتیب که کنسانتره 16درصد و گندله 5/ 23 درصد شمش فخوز است. التهابات بازار ارز و انتظارات تورمی باعث شده این روزها شمش فخوز در بورس کالا پرتقاضا دنبال شود، به نحوی که در آخرین معامله هر تن شمش فولاد خوزستان با 36درصد درصد افزایش نسبت به قیمت پایه، 1/ 8 میلیون تومان قیمت خورد. در نمودار بالا روند عرضه و تقاضای ماهانه شمش فخوز در بورس کالا ارائه شده است.
با توجه به کمبودهایی که در برخی از محصولات این زنجیره در داخل کشور وجود دارد و فاصله قیمتهای داخلی از قیمتهای جهانی، مدتی است جلساتی درخصوص تغییر ضرایب نرخگذاری برگزار میشود که تاکنون نتیجهای به دنبال نداشته است. با توجه به کمبود برخی از محصولات به نظر میرسد این بار شرکتهای سنگآهنی دست برتر را در چانهزنی نرخگذاری خواهند داشت و دیر یا زود شاهد تغییر ضرایب نرخگذاری خواهیم بود.
در صورت مالی تلفیقی 6 ماهه 99، شرکت اعلام کرده است بخش عمدهای از داراییهای در دست تکمیل و پیشپرداختهای سرمایهای، مربوط به احداث و ساخت کارخانه کنسانتره است. از آنجا که این ارقام در صورت مالی شرکت معادن سنگآهن احیا سپاهان وجود ندارد میتوان گفت این طرح در شرکت دیگری در حال اجرا است. بنابر اطلاعات منتشر شده مجتمع فولاد خواف احیا سپاهان با ظرفیت 800 هزار تنی تا آبان سال گذشته، 94 درصد پیشرفت داشته است. فولاد خواف تحت مالکیت 98 درصدی واحیاست، با این حال هیچ گزارشی از آن در سامانه کدال منتشر نمیشود و آخرین صورت مالی منتشر شده از آن مربوط به سال 92 است. با توجه به اینکه جزئیات این طرح افشا نشده است، در سود برآوردی واحیا این پتانسیل لحاظ نشده است.
در سمت دیگر طیف P/ E فوروارد شرکتهای سنگآهنی کگهر وجود دارد که بالاترین P/ E را به خود اختصاص داده است. گفته میشود خط 3 کنسانتره -2 میلیون تن- و واحد گندلهسازی -5 میلیون تن- شرکت در سال جاری به بهرهبرداری خواهد رسید. همین موضوع موجب اقبال سرمایهگذاران به این سهم شده است. کچاد که دومین رتبه را از لحاظ جذابیت پارامتر P/ E دارد، زنجیره کامل تولید فولاد را در خود جای داده است. یکی از مشکلات چادرملو رو به پایان بودن ذخایر معدن فعلی شرکت است که گفته میشود ذخیره قطعی آن 42-66 میلیون تن است. برآورد میشود تا سال 1403 بتوان از ذخایر این معدن برداشت کرد. در همین راستا چادرملو به منظور رفع این مشکل اقدام به سرمایهگذاری و اکتشاف در پهنه آنومالی D19 کرده است.
برآوردها حاکی از آن است که حداقل ظرفیت معدن جدید 160 میلیون تن خواهد بود و احتمالا در اواخر 1402 به بهرهبرداری میرسد. علاوه بر این چادرملو به همراه گلگهر و شرکت فکور صنعت اقدام به سرمایهگذاری در معدنی در غرب استرالیا کردهاند. در کل باید گفت باتوجه به اینکه بخش زیادی از هزینههای شرکتهای معدنی ریالی است در حالی که نرخ فروش آنها وابسته به شمش فخوز و متعاقباً دلار است، در شرایط تورمی سرمایهگذاری در این گروه مثبت ارزیابی میشود. علاوه بر این موضوع با توجه به کمبودهایی که در بخشهایی از این زنجیره وجود دارد پتانسیل افزایش ضرایب قیمتی میتواند تاثیر مثبتی بر سودآوری شرکتهای این گروه داشته باشد.
منبع: دنیای اقتصاد